اشتراک در:
نظرات پیام (Atom)
دوستان عزيز از آنجايي که اخبار مرتبط با جستجو براي يافتن "عباس جعفری" به صورت غير موثق و پراکنده موجب دلنگراني و تشويش مي شود.بر آن شديم که اين وبلاگ را به منظور اطلاع رساني صحيح، بي غرض و اميدوارانه بنا کنيم.کليه خبرها توسط فرخنده صادق همسر عباس روزانه به شهرام طي تماس تلفني داده مي شود و توسط من اينجا بارگذاري مي گردد. از دوستان عباث انتظار اميد و شکيبايي و آرزومندي براي سلامتيش را داريم.
منتظر نظرات،خبرها و دلگرميهاي شما دوستان هستيم
پ . ن :منبع موثق ديگر
پست الکترونیکی : fordearabbas@gmail.com
طي هماهنگي با تعدادي از دوستان نزديک عباس و بستگان وي بر آن شديم که آرشيوي از نوشته ها، عکسها و خاطرات اي که شما دوستان از عباس عزيز داشته ايد جمع آوري کنيم.برنامه هايي به منظور شناساندن او به دوستداران طبيعت در دست اقدام است.اميد است که خود او نيز به زودي به جمع ما بپيوندد و در انجام آن ياريمان کند. از ايده ها و پيشنهادات شما استقبال مي کنيم.در صورتي که تمايل به اشتراک موارد فوق داريد، آنها را به پست الکترونيکي زير ارسال نماييد. با تشکر
fordearabbas[at]gmail[.com]
...
شنیدم که وقتی شب به اوج تاریکیش میرسه یعنی در عمق تاریکی شب زمانی که کسی صبح رو نمی تونه باورکنه ... صبح روشن و سفید پدیدار میشه درست ...
پاسخحذفاین یکی از هزاران معجزه خداونده... و عباس هم می تونه یکی از معجزههای خداوند برای فرخنده و ما باشه
...من با ایمانم هر روز و هر لحظه منتظره شنیدن خبری از دوست سفر کردمون هستم... (((در نا اومیدی بسی امیداست پایان شب سیاه سفید است ...)))
پگاه جان ازت ممنونم که فرصت این ارتباط رو به مادادی
خبری هست!
پاسخحذفدیشب عباس به خوابم آمده بود. ما( یعنی همه دوستان عباس) در تدارک برگزاری بزرگداشتی برای او بودیم. او کناری نشسته بود و به من که مشغول نصب کردن چلچراغ بودم می خندید. عباس گفت ، این کارا چیه دارین می کنین؟ من که اینجام! من خندیدم و گفتم چون تو اینجایی داریم این کارها رو می کنیم. هیچی نگو فقط بذار کارمون و بکنیم.
مطمئنم اون خود عباس بود اون برگشته بود و به همه دلهره ها و دلتنگیهای ما می خندید.
فرخنده صبور!که فقط نام تو را به نام فاتح بلندیها شنیده ام. پگاه مهربان که بوسیله این وبلاگ با تو آشنا شده ام ، قلب تمام دوستان عباس برای بازگشت او به شماره افتاده است...
سلام.
پاسخحذفمن نمی خوام امیدم رو از دست بدم.
نذار نا امید بشم پگاه. نذار
تورو خدا یه مقدار واقع بین باشین ... و نذارین این بزرگ مردمون با کارایی که می کنیم مثه رابوکی و یا دکتر بهارلو بشه .............
پاسخحذففکرکنین عباثمون به یه سفر طولانی رفته بابا ..
نمی شه گفت واقعا زبونم لال ....... ولی فکر کنید مثه رزمنده های زمان جنگ مفقود شده و معلوم نیست کی بیاد..
اگه یکی از بچه های تیم این طورمی شد محال بود عباس این زمان روبراش بزاره چون واقعیت یه چیز دیگست ..
خود عباس زمانی که با دوستش ( مهنا ) رفت واسه قله
آکووانگوا در آرژانتین بهش گفت : ببین مهنا ، دارم میزم سفر میرم واسه صعود قله توی را بگی نمی تونم بیام ، پام درد میگیره و اینا من واست وانمی استم و یا ببرمت پایین .. من هزینه کردم و اومدم واسه صعود
از ماگفتن بود ." این گفته خود عباس بود حالا شاید هم گفته واسه اینکه مهنا به خودش بیاد ...
به هر حال عباس حرفه ای یه دیدگاه حرفه ای هم داره و غیراز این هم نمی تونه باشه ..
اینکه اوناوایستن تو کاتماندو و فقط انتظار بکشن که نشد کار ....
توکل برخدا ...
بقول خود عباس
باقی بقای شما
و مهتاب هر روز حیاط را آب و جارو میکند
پاسخحذفو هر روز مطمئن تر از دیروز به انتظار بازگشتت ایستاده است
مهتاب در هر تابش منتظر توست
و امیدوار و مطمئن ... آری می آیی
اندکی صبر سحر نزدیک است
و به شما پگاه عزیز و همه ی دوستانی که اینجایید میگویم که:
پاسخحذفآزمون های سخت تلاش و اراده و ایمان و امید و صبر
وافر می طلبد
پس با ایمان و امید به پروردگار منتظر می مانیم و دعا میکنیم
به هیج وجه نا امید نشوید و ذره ای هم شک نکنید
به یقین میگویم که او خواهد آمد
چون خدای من شنوای داناست و توانا به هر کاری
به ياد عباث ...
پاسخحذفدورود بر مهتاب عزیز, منهم با تو همدلم و به یقین می گویم که به لطف خداوند او به سلامت خواهد آمد
پاسخحذفدوست عزیز،عباث برای هر کاری دلیل خودشو داشت ، و البته هم برای حرفه ای گریش علاوه بر دلایل حرفه ای ، تجربه های سالیان سال تلاشش رو هم دخالت میداد . من به چشم خودم دیدم که وقتی یه چوپان داشت جریان تلف شدن گوسفنداش از بی آبی رو واسه عباث تعریف میکرد، اشک از چشای همین عباث بقول شما (فقط دارای افکار حرفه ای )!!جاری شد !به نظر شما اینجا هم اخلاق حرفه ای عباثو تحریک کرده یا احساساتش که معمولا خیلی هم سخت بروزشون میداد؟ به هر حال باید به احساسات اینهمه آدمی که از صبح تا شب و از شب تا صبح ده ها بار به هوای شنیدن یه خبر خوش به اینجا سر میزنن هم احترام گذاشت .
پاسخحذفمنم با اطمینان و به دور از هر خرافه و ناامیدی میگم که عباث برمیگرده.راستش وقتی تلاش و پشتکار فرخنده رو می بینم و با اینکه ایشون از نزدیک شاهد اتفاق بوده و هنوز هم مصمم و با ارداه داره تلاش میکنه،خجالت میکشم که بخوام کم بیارم و فکرای منفی ببافم که بله فلان و بهمان ...
از همین جا به فرخنده هم سلام میکنم و میگم که : تنها نیستی و روزانه دعای هزاران هزار از دوستداران عباث تو رو همراهی میکنند . ما چشم انتظار و دعا گوئیم ... خدا پشت و پناهت و به امید خبرهای خوب .
به امید خبرهای خوب ...
پاسخحذفبسیار عالیست ...همین است
پاسخحذفامید ...امید...و باز هم امید
هماناامید است که بازگشت عباس را رقم خواهد زد
پس با امید و دعا همگی پیش می رویم
سلام دوستان مستقر در نپال
پاسخحذفخدا قوت و امید که لطف خدا همانگونه که صلاحشه شامل حال همه مون بشه ....
امیرزرین
من نمیدانم چه کسانی برای پیدا کردن عباث رفته اند. فقط می دانم فرخنده و علی اونجا هستن.
پاسخحذفبرای این دو عزیز دعا می کنم که صبور باشند و امیدوار.
در این مواقع که ما آدمها از همیشه ناتوانتریم فقط صبر و امید ما را آرامتر می کند. همانطور که خداوند همیشه به بنده های صبور و امیدوارش بهترین وعده ها رو داده.
ما هم امیدوار و صبور باقی می مانیم تا خداوند برگشت عباس رو به ما هدیه کنه.
من نمی دانم واقعا چه باید گفت ؟ روزهای متمادی است که وبگردی می کنم به امید یک خبر جدید
پاسخحذفولی دیگر باید باور کنیم که با یاد عباس (عباث)خوبگیریم هرچند باور آن برایم سخت است و گوشه چشمم نمناک است . یاد اردوی اخلومد یاد دره شهرستانک قله توچال مسیر پرستوهای پل خواب قله الوند و و و
دیگر هیچ...... جز باقی بقای شما........