يکشنبه 4 مهر
آخرين خبر:
فردا "علي جعفري" برادر عباس به تيم مستقر در نپال خواهد پيوست.از آنجايي که در روزهاي آينده سطح آب پايين آمده و از شدت گل و لاي کاسته خواهد شد طي خبري که از فرخنده عزيز، صبور و مصمم به دستمان رسيد جستجو مجددا از صبح روز سه شنبه آغاز خواهد شد.باشد که قدم علي عزيز خوش بوده و عباس را سالم بيابند.
به همه اين عزيزان خسته نباشيد مي گوييم و آرزوي سلامتي شان را داريم.
اشتراک در:
نظرات پیام (Atom)
!Thank you for the good news
پاسخحذفعلی جان تمام نیرو و توانم را به تو می سپارم
پاسخحذفو هر لحظه با تمام انرژی و تمام نیرو برایتان از خداطلب موفقیت می کنم
تمام انرژی های ما همراه تو در یافتن عباس رهین خواهد بود
با آرزوی بهترین ها
!Good News
پاسخحذفتو را من چشم در راهم شبا هنگام
پاسخحذفکه می گيرند در شاخ «تلاجن*» سايه ها رنگ سياسی
وزان دل خستگانت راست اندوهی فراهم؛
تو را من چشم در راهم.
شبا هنگام ، در آن دم که بر جا، درّه ها چون مرده ماران خفتگان اند؛
در آن نوبت که بندد دست نيلوفر به پای سر و کوهی دام.
گرم ياد آوری يا نه ، من از يادت نمی کاهم؛
تو را من چشم در راهم .
خدایا ! داریم خودمونو واسه شنیدن خبرای خوب آماده میکنیم، عباثمونو سالم بهمون برگردون لطفا" .
پاسخحذفاین تقاضای عاجزانه رو فقط خودت میتونی اجابت کنی و بس. یکبار دیگه بارون رحمتت رو رو سر این روسیاه درگاهت جاری کن و عباث ما رو بهمون برگردون خدایا !
یارب نظری کن .
مهتاب گفت که شاید کسی از افراد بومی عباس را یافته و به جایی بالای رود خانه منتقل کرده است
پاسخحذفمحض اطمینان یکنفر خانه های بالای رود خانه بالاتر از محل وقوع را هم بگردد
هر چیزی ممکن است
و بدانید که خدابه هرکاری تواناست
و خدامیخواهد و عباس می آید
ای صبا نکهتی از خاک فلانی به من آر
پاسخحذفعلی عزیز دعای ما بدرقه راه توست.
abbasjan bargard.abbas ke omad hame manzele ma davat darin.bekhoda jeddi migam adreso hamoonrooz mizaram.
پاسخحذفye bare digeh hameh baraye peyda shodane abass doa mikonim
پاسخحذف.....نهاد نیک تو کامت برآورد
پاسخحذفجانها فدای مردم نیکو نهادباد....
ای عبببباس ... بیا دیگه.... ای خدا این ارزوی بزرگ را برسون. کاش ما هم با فرخنده و علی و دیگر عزیزان میتوانستیم تلاش کنیم. به امید خبرهای خوب
پاسخحذفاینم دعای هرشب وقت خواب رضاکوچولوی من ...
پاسخحذفخدایا دوست بابایی پیدابشه ...
امیر
راستی یه تعداد از عکسای قدیمی رو گذاشتم تو
پاسخحذفfacebook
Facebook .....Amir zarrin
پاسخحذفسلام دوستان
پاسخحذفمن از دوستان ایشون نیستم هیچ وقتم ندیدمشون. ولی وقتی از دوستانم این خبر وشنیدم کلی دلم گرفت. امیدوارم خبرهای خوشی روزهای آینده به دستتون برسه و همه شاد بشن.... و من نیز هم
ما همواره از خدا عباس را می خواهیم
پاسخحذفو او به یقین اجابت می کند
سلام
پاسخحذفمنون از همه شما كه براي عمو عباثم دعا مي كنيد.
عمو جون بيا
رادين (بچه كرد)
دیروز مادرم به نیت آقای جعفری با قرآن استخاره کرد میدونین چه سوره ای اومد؟
پاسخحذف"سوره یوسف"!
و یه آیه کاملا امید بخش. من میدونم که آقای جعفری زنده و سلامت برمیگرده هرچند شاید کمی طول بکشه اما بر میگرده.
"یوسف گمگشته باز آید به کنعان غم مخور"...
پرستو جان چه کامنت انرژی بخش و امیدورانه ای گذاشتی. ما همه ایمان داریم که استاد بسیار خوب و ارزشمندمون به سلامت برمی گردن به لطف خدا. تا همه گیمون باور و ایمانمون به پروردگار یکتا بیشتر و بیشتر بشه...
پاسخحذفو اما تفال حافظ - 7 مهر 1388
پاسخحذفعید است و آخر گل و یاران در انتظار
ساقی به روی شاه ببین ماه و می بیار
دل برگرفته بودم از ایام گل ولی
کاری بکرد "همت پاکان روزه دار"
====
شاهد:
غبار غم برود حال خوش شود حافظ
تو آب دیده از این رهگذر دریغ مدار
vayyyy cheghad in commenthaye akhar khoob o omidbakhsh bood. khodaya be omide to.
پاسخحذفسلام خسته نباشید خسته نباشید تمام تیم تمام بچه هایی که توی نپال مستقر شدند تمام بچه هایی که توی مشهد دارن برای اومدنش دعا می کنن تمام اونایی که جای جای دنیا نشسن و برای اومدنش دعا می کنن همه و همه خسته نباشن خصوصا فرخنده عزیز خصوصا سعیده و خصوصا اونایی که جای جای نپال رو گشتن انشاء الله به حق تمام تلاشهایی که انجام دادند و زحمتی که کشیدن خدا مزد و اجزشونو بده به حق تمام زحمات شما عزیزان و به حق تمام انسانهای خوبی که در نپال درحال جستجوی عزیزمان هستند خدا مزد زحماتشون رو با دهان شیرین بده چرا که گفتن جوینده یابنده است
پاسخحذفاما بیشتر از همه برای مادر عباس دعا کنید که حالش خیلی بده طی تماسی که با خانواده ی محترمشان داشتم امروز مادرشان در قم مستقر شدند تا برای آمدن دردانه اش دعا کند انشاء الله زودتر خبری خوش به مادر مهربانش برسد به امید خدا برای خانواده خصوصا پدر و مادرش و برای صبر خواهرانش دعا کنید چرا که رمق در وجودشان نیست و حالشان بسیار نامساعد است...
همه چیز گاه اگر تیره می نماید
پاسخحذفباز روشن میشود زود
تنها فراموش مکن این حقیقتی است:
"بارانی باید؛ تا که رنگین کمانی برآید"
و گاه روزهایی در زحمت
تا که از ما، انسانهایی تواناتر بسازد
خورشید دوباره خواهد درخشید زود
خواهی دید!
کالین مک کارتی
Abbass barmigarde .. in az rooz baraye man roshantare ..
پاسخحذفآسمان شاید بی مهتاب باشد ولی محال است که مهتاب بی آسمان باشد
پاسخحذفو چون اکنون مهتاب می تابد به یقین در بستر آسمانش است که می تابد و آسمان مهتاب زنده و جاری ست
جاي دلخوشيه که بسياري از دوستداران استاد بسيار ارزشمند و عزيزمون" آقاي عباس جعفري", به همراه خانواده عزيزشون همچنان در حال دعا هستند و عده بسياري از ما نه تنها نا اميد نشديم بلکه بيش از پيش اميدواريم که در اثر دعاهاي صميمانه و از صميم قلبمون و به لطف پروردگار مهربون که هيچ کاري براشون غيرممکن نيست, به زودي مژده سلامتي آقاي عباس جعفري بهمون برسه و... غبار غم برود حال خوش شود حافظ.../ دل برگرفته بودم از ايام گل ولي / کاري بکرد "همت پاکان روزه دار"
پاسخحذف~~~~
و يک پيشنهاد: بيايد همه گي با هم به اين فکر کنيم و متمرکز بشيم که وقتي خبر سلامتي ايشون رو شنيديم و به سلامتي برگشتن چه کار مي کنيم؟ چه تاثيري اين اتفاق نيک برامون داره و آيا سعي مي کنيم از اين پس به توصيه هميشه ارزشمند ايشون عمل کنيم و قدر وقت ارزشمند زندگيمون و همينطورانسان هاي نيک و انديشمند رو بدونيم و نگذاريم آقاي جعفري و امثال ايشون تنها بمونن و احساس نکنن کمتر کسي هست که به درستي درکشون مي کنه. اسير روز مره گي هامون نشيم و فراموش نکنيم که هرکدوممون چه رسالت ارزشمندي روي دوشمونه که ازش غافليم.
به خصوص خطاب به طبيعت دوستان عزيز: بياييم دنياي زيباي طبيعت و سفر را به بخل ورزي ها و حسادت ها آلوده نکنيم و همه گي يکدلانه , پاسدار اين طبيعت زيبا و گرانبهامون باشيم و در اين راه از دانش و تجارب "استادان واقعي " اين حوزه به درستي بهره مند بشيم و قدر اين سرمايه های گرانبها را بدانیم.
پويه – 7 مهر 1388
نمیدانم چه میخواهم بگویم زبانم در دهان باز بسته است در تنگ قفس باز است و افسوس بال مرغ آوازم شکسته است .
پاسخحذفاین ناله و نچوا وشکایت از چرخ لاکردار وگاهی کوبیدن مشت به دیوارومیز بعضی وقتا یواشکی اشکی ریختن زود پاک کردن وحمل کوله بار اظطراب و دلهره راسشو بخواین همه وهمه برای خودمونه و ما اینقدر خودخواه هستیم که حالاهم به عباس فکر نمیکنیم فقط به خودمون که اونو ممکن نداشته باشیم فکر میکنیم اما اگه هرکدوم کمی باخودمون رو راس باشیم آیا برای عباس هم همون قدر ناراحتیم به اون هم فکر میکنیم به کاراش به عقایدش به عباسی که کرور کرور سفر رفته هزار هزار عکس گرفته (عکس که نه بقول خودش نوشتن یک لحظه زندگی لحظه ای که داری و یک آن بعد نداریش ) صدتاصدتا مطلب نوشته از سفرهای کوتاه و بلند از مردمش و غمهاشون ازوطنش و دق دقه اش که
حراج جنگلهای شمال بودوخراشیده شدن قلب دماوند انقراض یوز ایرانی وخشک شدن دریاچه ارومیه و... اصلا هرکدام ازما چند روز درسال اونو میدیدیم (هرچند که هر بار میدیدیم پرو پی مون بود و مرام کش مون میکرد.) کم بود اما کافی بود بهتر بگم ما برای او کم بودیم او مثل بارون بود در ظرف نمی گنجید او دشت میخواست تشته او باد بود و راهی با سقف نمی جوشید او کوه میخواست رشته بلند قد آسمون او رود بود و جاری در حوض نمی خوابید او شیب میخواست غلطون . اوکه مث خیلی ها مرد حرف نبود چون اگه بود اینهمه خاطرخواه و شیفته نمیداشت اونم با این تنوع از چوپان پای قله پازن پیرگرفته تافلان استاد صاحب کرسی و از چاروادار صورت سوخته دل کنده پای تخت سلیمون گرفته تا دل پاک اونور آبی . عباس که مال خونواده اش تنها نیست مال ایرانه میگید نه از خودش بپرسید قبلا نوشته (هنوزم دهاتی ام و ساده و آرام از پشت شازکوه آمدم کجا میرم هم معلوم نیست ولی حتما وقتی همه خوابند میرم ( ماهم سعی میکنیم بیدار بمونیم که نتونه بره ) اون وقتی میرفت رفتنش با خودش بودو سفراش ته نداشت میگفت ما یه گلدونم تو خونه مون نداریم که نکنه به موندن وادارمون کنه و میرفت ومیرفت تا یا شارژ باطری دوربینش تموم بشه و یا مموری حافظه اش که هزار هزار گیگابایت بود اونوقت جل دی میومد دامن دامن عطر گلهای پونه و بابونه رو که از روی یال های بالا بلند مام وطن بهمراه آورده بود به قاعده نیازمندی دوستاش می پراکند وازفطیری که زن ایلاتی براش ته تنور پخته بود وبامسکه تازه گوسفندش چرب کرده بود بماهم لقمه ای میداد و باز سفر ...
پس چرا ناله !چرا دریغ ؟ او مثل هربار بازم رفته سفر کمی دورتر کمی بالاتر وخیلی زیباتر ولی حتما مث همیشه برمیگرده با دستی پر پرتر از قبل . ( از میان آنانی که برای دعای باران به کوهستان میروند کسانی به خداوند ایمان راسخ دارند که چتر همراه آورده اند ) پسرخاله
سلام دوستان... هر وقت دست به دامان امام زاده صالح شدم بهم جواب داد... امروز فقط بخاطر فرخنده و مادر عباس می خوام که التماسش کنم... امروز چهارشنبه روز خود امام زاده صالحه... بیشتر از هر روزه دیگه حاجت می ده... بیایید دلهامون رو یکی کنیم... وباهم دعا کنیم... خدا با ماست.
پاسخحذفپگاه خانم که اخبار فرخنده را به ما دادید بیصبرانه منتظر خبرهای خوب هستیم. ای خدا میشه ما عباس رو دوباره ببینیم و بغلش کنیم...خدایا به فرخنده و علی کمک کن...
پاسخحذفومهتاب همچنان برای دیدار عباس ایستاده
پاسخحذفو خداناظر این ایستادگی ست
و خدا عباس رانگه می دارد
19 شهریور از کاشان رفتیم علم کوه ... وقتی بر می گشتیم توی اقامتگاه فدراسیون توی رودبارک یه پک عکسهای علم که کاری از عباس جعفری بود خریدم جالب بود و با مشخصات دقیق ... اومدم کاشان داشتم توی ایترنت می گشتم که خبر گم شدن رو دیدم !!! باورم نمی شد ... مات موندم ... اما یه جورایی احساس می کنم استاد جعفری برمیگرده ... فقط یه نگرانی دارم اونم اینکه وسایل ایمنی مثل کلاه داشتن یا نه !!!؟؟؟ کسی می دونه ؟؟؟
پاسخحذفآرزو و دعام اینکه عباس جعفری برگرده ... عباس جعفری با طبیعت یکی بود طبیعت نارفیق نیست ...
هیچ وسایلی همراهشون نبوده گلم هیچ
پاسخحذفنمی دونم اگه بشنوم عباس جعفری زنده است و سالم ... چه حالی میشم ؟؟؟
پاسخحذفعباس جعفری با طبیعت مهربون بوده ... طبیعت هم با او مهربونه ...
امیدوارم عباس جعفری خودشون ، توی بلاگشون این رو به هممون بگن ... زود زود زود
خدایا می دونم تو حافظ او هستی
امید را زندگی باید کرد
پاسخحذفوباز مهتاب میگوید که عباس می آید
پاسخحذفچون خدا به هر کاری تواناست
با تمام وجودم دعا می کنم که سالم باشند و بزودی خبر پیدا شدنشان شادی را به جمع خانواده و دوستانشان بازگرداند...
پاسخحذفOmidwarim, omidwar..
پاسخحذفو مهتاب هر شب با تمام وجودش برای آمدن عباس دعا می کند
پاسخحذفاز قرصی که هرشب کامل می شود پیداست که عباس میآید
عباس میآید.... می آید و باز هم میگویم که می آید
به زودی زود می آید...آری می آید
همگی برخیزید و عظیم دعایی بکنید که خداوند شنوای داناست و عظیم می شنود
پاسخحذفو بعد از دعا خود را مهیای آمدن و در آغوش گرفتن عباس کنید که او می آید
چیزی درونم روشن است به اندازه ی یک ماه کامل
آری روشن روشن از آمدن ها
" از میان آنانی که برای دعای باران به کوهستان میروند کسانی به خداوند ایمان راسخ دارند که چتر همراه آورده اند "
پاسخحذفدارم می رم کویر,استاد خوب و عزیزم تا دعا کنم برای بازگشتتون به سلامت و برای سلامتی و موفقیت همه نیکان روزگارمون . همون کویری که درباره اش از شما بسیار آموخته ام. منتظریم که به سلامت برگردین و نوشته ها و کتابتون رو کامل کنین و همچنان ما رو از تجربیات و خاطرات با ارزش سفرهاتون و اندوخته هاتون سیراب. برای دعا به کویر می روم و چون به خداوند ایمان راسخ دارم چترم را با خودم می برم ..تا خبرهای خوش ... آمین
هرگز از خواستن و دعا کردن خسته نمی شوم
پاسخحذفآنقدر می گویم و از خدا می خواهم تا بیایی
خدا می شنود ومن منتظر جواب خوب خدا هستم
چون خدابه هر کاری تواناست
سلام به همه دوستان عباس ...
پاسخحذفمنم مثه شما هم به خداو توانائیهاش اعتقاد دارم وهم عباس رو دوست دارم و داشتم .. از شماها بیشتر نباشه ، کمتر نیست ..
ولی نمی دونم تا بحال نپال و رودخانه هاشو دیدید. من فیلماشو زیاد دیدم و رودخانه ها شو ...
شماهاکه هیچوقت در جریان کل سفراش نبودید ..می رفت و می اومد و بعد عکشاشو تو بلاگش می دیدید...
و بعدهم واسش کامنت میذاشتیم و کلی هم کیف می کردیم ..
می تونیم یه فکردیگه رو پرورش بدیم و او اینه که عباس مثه همه برنامه هاش رفته سفر اما یه سفرطولانی
و معلوم نیست کی برگرده ..هر وقت هم برگشت قدمش رو
چشامون ... هیچ وقت از خداناامید نشدیم و نمی شیم ..
یه کم هم به فکرفرخنده باشیم و دیگه دوستانش ...
عباث عزیزم برگرد.
پاسخحذفبرگرد تا چشمان پدر از خوشحالی بدرخشد.
برگرد تا مادر به جای عکست ، خودت را در آغوش بگیرد.
این روزها هوای حوصلهً همهً ما ابری است .
چشمی از عشق ببخشایم ....
دستهامان به آسمان بلند است به امید اینکه خدای مهربان نا امیدمان نمی کند.
آیدای کوچک من هر شب برای برگشتِ دایی عباسش دعا میکند.خدایا دعای این فرشتهٌ کوچولو را برآورده کن.
آمین.
سلام دوست ناشناس ...شاید ما رودخانه نپال رو ندیدیم .. ولی معجزهای خدارو دیدیم.. کافی که خدا فقط به صدای دل آیدا کوچلو که برای دایی عباسش دعا میکنه جواب بده... من به خدای خودم باور دارم.. که جواب میده... خدایاتنها تورو عبادت میکنم وتنها از تو یاری میخواهم..عباس رو به خانوادش برگردون...
پاسخحذفسلام خانم پگاه
پاسخحذفپاشا دارابي هستم. از اطلاعاتي كه دادين ممنون. پيگيري هاي لازم شد اما متاسفانه جواب نداد
متشكرم
عباس برمیگرده فقط اگه خدا بخواد
پاسخحذفهیچکس ناامید نشه که خدا قهرش میاد
خدایا فقط و فقط و فقط به خاطر خونواده و خانمش به عباس کمک کن تا برگرده
مهتاب همچنان در انتظار آمدن عباس می تابد
پاسخحذفو خدا جواب نیکو به خواسته هایمان خواهد داد
و مهتاب دمادم از خدامی خواهد و ایستاده تا خواسته اش را بگیرد
برگردید تا یکبار دیگه همگی دور آتیش بشینیم وشما برامون از نوشته ها بخونید ترا بخدا برگردید
پاسخحذفچرا هیچی نمینویسید پگاه خانوم درسته که خبری نیست اما انتظار تو تنهایی خیلی سخته...
پاسخحذفچرا دیگه هیچ خبری نمی نویسید دوست عزیز ،،،، من هر روز به این وبلاگ سر می زنم ،،،،، امکان نداره که هیچ خبری نباشه ،،،، من بازم سر می زنم ، به امید خوندن خبرای خوب .
پاسخحذفامشب مهتاب در کمال وجود می تابد و می خواهد
پاسخحذفو فردا روزی نیکو خواهد بود
تمنا می کنم یکی که در جریان اه،یه چیزی بگه.نمی دونم روزی چند بار این جا رو رفرش می کنیم هر کدوممون...کاش یه چیزی بگین
پاسخحذفخداجون سلام ، بازم منم ، طبق معمول همیشه ، اومدم سراغ دریای کرم و بزرگیت که یه قطرشو ازت گدایی کنم.
پاسخحذفخدایا ، ما هنوز چشمای خیسمون رو به اسمونه ها،،،
خدایا ، ماکه پیش تو روسیاهیم اما به بزرگی خودت رحمی به ضجه ها و ناله های مادر عباس وگریه های شبانه پدرش و التماسای فرخنده بکن و این لحظه های تلخ رو واسشون شیرین کن.
تو که تا حالا ما رو دست خالی از درگاهت بیرون نکردی ، پس اینبارم .... منتظریما...نوکرتم
عباس جون خدا ما رو فراموش کرده .... تو خودت یک کاری بکن.... دلم برات تنگ شده. فرخنده و تمام فامیل جعفری با تمام وجود با شمائیم. ما هم منتظر خبر خوبیم. بیا دیگه...
پاسخحذفعباس گرامی،
پاسخحذفتو اینجایی ،در تمامی این نوشته ها ودل مشغولی هابرای دوباره دیدنت.دوباره دیدنت می تواند خیال خام نباشد چرا که این همه دل به دیداری دوباره دل بسته اند.مرد آزاد کوه ؛مرد...آزاد..کوه...یاران ترا چشم در راهند.
پیش از آنکه ترا برای خود بخواهیم باید ترا برای همسرت دوباره خواست که امیدش کوه ها را می ماند.
برای امید او وبرای آنچه که می خواهد دل را به تو می سپاریم.
یا حق
فرید حدت
سلام به همه دوستان عزیزم....چه بگویم؟! خود من هم چون شما روزها به این صفحه سر می زنم و با امیدها و دلگرمیهای شما دلگرم می شوم...خبر ی نیست... اما دلم می خواهد امیدوار بمانم...
پاسخحذفیوسف گم گشته باز آید به کنعان!
پاسخحذفhttp://kalahoo.blogfa.com/post-78.aspx
منتظر خبرهای خوش در این وبلاگ هستم. مطمئنم که بر می گردد...
پاسخحذفو خداوند ایمان هایمان را سخت میآزماید
پاسخحذفومهتاب به یقین می گوید که هباس می آید
و خداوند گوهر ناب و خالصی چون عباس راسخت و گران می دهد
به قیمت التماس های شبانه ما به در گاهش
به قیمت ایمان ما به قدرتش
به قیمت پا فشاری ما در خواستنش
به قیمت امید ما به بازگشتنش
به قیمت دعاهای دمادم ما به در گاهش
پس با ایمان و یقین به پروردگار
دلهامان را محکم می کنیم
و یادمان باشد که خداوند شنوای داناست
و قادر به هر کاری
پس همگی صدایش میکنیم و با ایمان کامل به قدر تش از اومی خواهیم
:تو باخدای خود انداز کار و دل خوش دار که عباس می آید
ای بابا جون عباس رو برگردون. خسته شدیم... فرخنده عجب صبوره.... ای خدا ما رو رنج نده.عباس اگر بخونی و به ما بخندی دیگه هیچی...
پاسخحذفمهتاب همجنان امیدوار و محکم ایستاده به انتظار دیدار
پاسخحذفمی آید... می دانم...
بدانید که می آید
مهتاب او را از خدا گدایی می کند هر لحظه و هر دم
و بالاخره او را خواهد گرفت
شمایی که خواهان عباسید با همگی تان هستم
برخیزید و شما هم عباس را از خدا گدایی کنید
که او بخشنده و دهنده ای مهربان است
از دست نوشته هاي عباث:
پاسخحذفدل تنگي مرا يا سفر پر مي كند يا راه دور.
دل تنگي ما را هم صداي تو و گفته هاي تو پر مي كند. طاقت بيش از اين نيست ما را عباث.
دل به فريب رود مسپار. برگرد
چرا خبر جدید نمیذارییییین؟
پاسخحذفمطلبي در اين آدرس هست درباره عباث
پاسخحذفhttp://samkhf.blogfa.com/post-149.aspx
سلام
پاسخحذفهر روز میام و به همه سایت ها سر می زنم تا شاید حبری از بازگشت عمو عباث بخونم.
عمو عباث عزیز نبودنت غم بزرگیه و هروقت به سفرت فکر می کنم چشام پر از اشک میشه
ترا من چشم در راهم ...
پاسخحذف